توسط عالیجناب حق، جان ارل دانمر، ستوان اعلیحضرت و فرماندار کل مستعمره و قلمرو ویرجینیا، و نایب دریاسالار همان.
اعلامیه
همانطور که من همیشه امیدوار بودم که ممکن است تعدیل بین بریتانیای کبیر و این مستعمره انجام شود، بدون اینکه به دلیل انجام وظیفه خود به این اقدام ناخوشایندترین، اما اکنون کاملاً ضروری، به این ترتیب توسط بدنه ای از مردان مسلح که به طور غیرقانونی گرد هم آمده بودند و تیراندازی به اطراف انجام دادند، انجام شود. مناقصات اعلیحضرت و تشکیل ارتش، و آن ارتش اکنون در راهپیمایی است تا به نیروهای اعلیحضرت حمله کند و افراد مستعمره را نابود کند. برای شکست دادن چنین اهداف خیانت آمیز، و اینکه همه این خائنان و حامیان آنها ممکن است محاکمه شوند، و صلح و نظم خوب در این مستعمره دوباره برقرار شود، که روال عادی قانون مدنی قادر به تحقق آن نیست. درست اندیشیدم که این اعلامیه خود را صادر کنم و اعلام کنم که تا رسیدن به مقصود حسنه فوق الذکر، به موجب قدرت و اختیاری که اعلیحضرت به من داده است، تصمیم دارم حکومت نظامی برقرار کرده و آن را در سراسر این مستعمره اجرا کنم. : و اینکه ****** صلح و نظم خوب ممکن است در اسرع وقت برقرار شود، من از هر فردی که قادر به حمل سلاح است می خواهم به استاندارد اعلیحضرت متوسل شود یا خائن به ولیعهد و دولت اعلیحضرت تلقی شود. و در نتیجه مشمول مجازاتی می شوند که قانون برای چنین جرائمی در نظر گرفته است. مانند مصادره جان، مصادره زمین و غیره. و بدینوسیله تمام خدمتگزاران، سیاهپوستان یا دیگران، (متعلق به شورشیان) را که قادر و مایل به حمل اسلحه هستند، آزاد اعلام می کنم، در اسرع وقت به نیروهای اعلیحضرت ملحق می شوند، دشمنی برای کاهش سریع این مستعمره به یک احساس درست وظیفه خود در قبال تاج و کرامت اعلیحضرت. من همچنین دستور میدهم و از همه رعایای اعلیحضرت میخواهم که مطالبات خود، یا هر مالیات دیگری را که به آنها تعلق میگیرد یا ممکن است معین شود، در اختیار خود نگه دارند، تا زمانی که صلح مجدداً به آن زمان حداکثر در حزب بدبخت کنونی بازگردد، یا از آنها برای خیریه های سابق خود، توسط افسران به درستی ***** برای دریافت همان.
در هفتمین روز نوامبر در شانزدهمین سال سلطنت اعلیحضرت، در کشتی ویلیام نورفولک زیر دست من داده شد.
دانمور
(خدا پادشاه را حفظ کند.)
در طول نبرد یورک تاون، جوزف پلام مارتین این را تجربه کرد:
در طول محاصره، گلههای سیاهپوستان را در جنگل دیدیم که لرد کورنوالیس (پس از اینکه آنها را از صاحبانشان رها کرد) در عشق و دلسوزی برای آنها، آنها را بیثمر کرده بود، بدون اینکه پاداش دیگری برای اطمینان آنها به انسانیت او وجود داشته باشد. آبله برای پاداش آنها و قحطی و مرگ در برابر مزد آنها. آنها را می شد در هر جهت پراکنده دید، مرده و در حال مرگ، با تکه های ذرت سوخته هندی در دست و دهان، حتی کسانی که مرده بودند. پس از پایان محاصره، بسیاری از صاحبان این موجودات خطاکار به اردوگاه ما آمدند و تعدادی از مردان ما را برای بردن آنها به خدمت گرفتند و عموماً یک سر گینه برای آنها پیشکش کردند.
EQ:
- اقدامات جفرسون به عنوان رئیس جمهور تا چه اندازه منعکس کننده اصول او بود؟
کاوش:
توضیح دهید:
- جفرسون چه آرمان هایی را به ریاست جمهوری آورد؟
- چگونه زندگی روزمره آمریکایی ها در اوایل دهه 1800 تغییر کرد؟
- جفرسون چگونه امور خارجی را اداره می کرد؟
- اعلامیه لرد دانمور چه کرد؟
- چرا در طول نبرد بردگان فراری در اطراف یورک تاون وجود داشتند؟
امتیاز:
- سؤالات بحث در کلاس – قبل از شروع ویدیو، سؤالاتی را برای پاسخ به عنوان کلاس انتخاب می کنیم.
- واژه نامه:
- لغو کننده
- اوراق قرضه
- اموال منقول
- هادی
- رهایی
- شلاق زدن
- فراری
- غیر انسانی
- آزادسازی
- مایل به قهوه ای
- شورش
- استاد ایستگاه
- یک برده
- گشت برده
- ایستگاه
- راه آهن زیرزمینی